چکیده :
کشور هند در طی دهه گذشته، منابع گسترده ای را در راستای بهبود تصویر عمومی خود سرمایه گذاری کرده است و همچنین از رویکردهای سنتی و جدیدی استفاده کرده تا گسترش و نفوذ بیشتر قدرت نرم را در عرصه های بین المللی فراهم کند. این مقاله به بررسی دلایل موجود برای این سرمایه گذاری ها و همچنین به انواع متفاوتی از دیپلماسی عمومی به کار گرفته شده توسط هند و تاثیر این سیاست ها در راستای شکل دهی به افکار عمومی از هند درجهان می پردازد و نشان می دهد که بخشی از علت سرمایه گذاری هند در دیپلماسی عمومی، در واقع واکنش به نگرانی های مربوط به رشد و تاثیر قدرت نرم چینی ها و بخش دیگر آن به دلیل عملکردی از باورهای تغییر یافته نخبگان سیاست گذار درمورد استفاده از فضای مجازی جدید است. همچنین از این مقاله درمی یابیم که دیپلماسی عمومی جدید هند، در مورد بالا بردن قدرت نرم خود، کمابیش به چه موفقیت هایی دست یافته است.
وزارت امور خارجه هند و دیپلماسی عمومی
وزارت، امورخارجه هند ،اولین" توییت" خود را در فضای مجازی در روز هشتم ماه جون سال ۲۰۱۰ ارسال کرد. استفاده از این رسانه اجتماعی محبوب به عنوان یک ابزار، فقط یکی از سلسله تلاش های این وزارت برای تحکیم و نفوذ بیشتر قدرت نرم هند با استفاده از اینترنت نسل جدید بود. از آن زمان تا به حال وزارت امور خارجه، استفاده از اینترنت پورتالی جدید خود را برای دیپلماسی عمومی هند، بالا برده است. برای این منظور، سری ویدیوهایی در یوتیوب و عکس هایی در فلیکر منتشر وهمچنین صفحه فیسبوک ویژه ای ایجاد شده است. این امور همه در راستای همکاری با مرکز آکادمی آموزشی رسانه ای در شهر دهلی نو و برگزاری اولین گردهمایی تمرین و نظریه پردازی در دیپلماسی عمومی بوده است.
تمامی این اقدامات رابطه نزدیکی با سه عامل پیشگامانه مهم و نوظهور دارند. عامل اول ، نظام بندی ساختاری از دیپلماسی عمومی در وزارت امور خارجه در ماه می سال ۲۰۰۶ ؛ دومین عامل، سیاستگذاری و برنامه ریزی مجموعه ای از طرح های جدید که برای تنظیم و شکل دادن به افکار عمومی خارجی و داخلی برنامه ریزی شده بود ، و عامل سوم ؛ نظریه ها و توصیه های در خصوص اهمیت کارکرد دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی که توسط سازمان های پژوهشی خارجی، که اغلب مربوط به نهادهاسی بین المللی مطالعات استراتژیک و واقع در لندن هستند ارائه شده بود.
هرچند این دسته از تحولات گوناگون قابل توجه هستند، اما بدون سابقه پیشین نیز به وجود نیامده اند. هند پیشینه طولانی مدتی در استفاده از دیپلماسی عمومی و ابزارهای دیگراز قدرت نرم دارد و از آن ها برای رسیدن به اهداف سیاست خارجی و حفظ کردن آن استفاده می کند. هند پس از استقلال خود، منابع گسترده ای را در تبادلات سیاسی و فرهنگی سرمایه گذاری کرد. این تبادلات عبارت اند از: مبادلات مقامات سطح بالا ، تبادلات فرهنگی نخبگان و برپایی نشست ها و همایش های مختلف . هدف از این سرمایه گذاری ها تاثیر بیشتر روی مردم و همچنین دولت ها با استفاده از دیپلماسی آشکار و صریح و برانگیزیختن حس مسئولیت اخلاقی است.
امروزه دیپلماسی عمومی هند، تا اندازه ای که برمبنای قواعد و این رسوم جدید دیپلماسی عمومی عمل می کند، از روش ها و رسوم گذشته فاصله می گیرد.این قواعد جدید با بهره گیری از سه ظرفیت عمده است مورد اول، دیپلماسی عمومی جدید هند به طور فعالانه به دنبال مخاطب جدیدی در داخل هند بویژه جوانان علاقه مند به سیاست و فعالیت های بین المللی است . دومین ظرفیت با تاکید بر جوامع هندی های مهاجر در کشورهای غربی و همچنین درکشور های در حال توسعه است از جمله افراد کلیدی که در محدوده بی واسطه هند با کشورهای جهان سوم می توانند نقش ایفا نمایند.مورد دیگر اینکه مقامات هندی در تلاشند تا با گفتگوها با نهادهای دیپلماتیک و نشست های سیاسی در داخل و خارج از دهلی نو، سیاست گذاری خارجی شان را به صورت شفاف ارایه دهند .تمامی این تلاش ها با هدف دسترسی به مخاطب های گوناگون صورت می گیرد و روش های سنتی را برای این منظور مناسب ندانسته بلکه بر این باورند که با استفاده از رسانه های جدید می توان به این اهداف رسید.
این مقاله به دلایل توجه و سرمایه گذاری سیاست گذاران هندی به دیپلماسی عمومی می پردازد و چشم انداز های موفقیتت آن را برسی می کند. در قسمت اول به عوامل در حال رشد موجود در محیط بین المللی درهند و کشورهای آسیاسی (مخصوصا چین) می پردازد.
قسمت دوم ؛ به بررسی روند سنتی یی می پردازد که هند به وسیلۀ آن برای پیش بردن قدرت نرم خود لازم دارد، که این روند شامل مبادلات فرهنگی و علمی ، مبادلات فکری نخبگی، و مسابقه های ورزشی می شود.
قسمت سوم ؛ به بررسی روش های جدیدی که هند در دهه اخیر به کار برده تا دیپلماسی عمومی خود را تقویت کند، می پردازد. این روش ها در پنج عرصه خاص پیاده شده اند که عبار اند از: جلب جوامع پراکنده به سمت خود، جلب کردن تجار خارجی، بکار گیری برنامه های خارجی امدادی جدید، "برند سازی" محصولات کشورهند برای سطوح مرفه جامعه جهانی و سرمایه گذاری در تکنولوژی شبکه سازی اجتماعی آنلاین.
این مقاله استدلال میکند که دیپلماسی عمومی جدید هند تا حدودی واکنشی به تلاشهای اخیر دیگر کشورهای آسیایی به ویژه چین، برای ایجاد و بکارگیری قدرت نرم است. این تلاشها همچنین تا حدی از این واقعیت ناشی میشود که تصویر هند در بین همسایگان خود آنچنان که باید خوب نیست و تا حدی نشانگر اشتیاقی جدید در بین هندیها برای یافتن راه حلهای ناشی از فن آوری برای چالشهای سیاسی است. هند به این دلیل در حال سرمایه گذاری بر روی فناوری است که مایل نیست در «رقابت تسلیحاتی» قدرت نرم از رقبای خود عقب بماند؛ علاوه بر این برخی از سیاست گذاران معتقدند که رسانههای اجتماعی توانستهاند شیوههای سیاستمداری را دچار تغییر کنند. اما مشکل اینجاست که شواهد موجود در مورد اثربخشی دیپلماسی عمومی به طور کلی، و دیپلماسی عمومی جدید به طور خاص، درهم آمیخته است.
ظهور دیپلماسی عمومی در آسیا
طی یک دهه گذشته، کشورهای آسیایی به دیپلماسی عمومی به عنوان وسیلهای مهم جهت تأثیر بر افکار عمومی خارجی علاقه مند شدهاند. دولتها از دیپلماسی عمومی برای کمک به ایجاد دیدگاههای مطلوب در مورد سیاستهای خود در بین مردم خارجی استفاده میکنند و از این طریق راحتتر به اهداف سیاست خارجی خود میرسند. دیپلماسی عمومی تلاشی برای «تغییر ذهنیت» است. این پروسه میتواند شامل تبلیغات ساده باشد، اما اگر ایجاد روابط پایدار بر پایه اعتماد بین دولت و مخاطبان خارجی را دنبال کند، موفقیت آمیزتر خواهد بود. طرفداران امر دیپلماسی عمومی از ابزارهای گوناگونی برای ایجاد این روابط بهره میبرند. آنها میتوانند از رسانههایی با بودجه دولتی مانند تلویزیون یا رادیو تحت کنترل دولت یا رسانههای تحت حمایت دولت اما مستقل از لحاظ سیاستهای خبری، مانند سرویس جهانی BBC استفاده کنند. آنها همچنین میتوانند از مبادلات فرهنگی و آموزشی بهره ببرند که هدف آنها آموزش و ایجاد سرگرمی در بین مخاطبان خارجی یا ایجاد روابط پایدار بین افراد یا گروهها است. طرفداران دیپلماسی عمومی همچنین از تبلیغات در رسانههای سنتی یا جدید، ایجاد مارک های تجاری و سایر اشکال روابط عمومی یا ارتباطات راهبردی استفاده میکنند. هدف این تلاشها به دست آوردن نفوذ است، اما نه لزوماً در کوتاه مدت یا برای یک سیاست خاص. در عوض، دیپلماسی عمومی اغلب ایجاد شبکههای مداومتر از افراد و نهادها را مد نظر دارد که ممکن است بر روابط گستردهتر بین دولتها و مردم تأثیر بگذارد. در واقع، درباره اینکه این شبکههای بلند مدت هدف دیپلماسی عمومی باشد اختلاف نظر وجود دارد. بنابراین دیپلماسی عمومی ایجاد و بکارگیری قدرت نرم جوامع به نفع دولتها است. «قدرت نرم»، همانطور که توسط مبتکر این عبارت، "جوزف اس. نای، تعریف شده است، به قدرتی اطلاق میشود که طی آن جوامع باید دیگران را برای حمایت از سیاستهای دولت خود جذب کنند. بر خلاف قدرت سخت، که برای اجبار دیگران مورد استفاده قرار میگیرد، قدرت نرم شامل جنبههایی از یک جامعه مانند ادبیات یا سینما، مدها و یا غذاهای آن جامعه است که برای دیگران جذابیت دارد و دید آنها را نسبت به آن جامعه بهتر میکند. قدرت نرم میتواند همچنین شامل داراییهای کمتر ملموس ملی نیز شود. مانند اعتبار یک موسسه به دلیل صداقت یا قابل اعتماد بودن و یا این درک که سیستم سیاسی یک جامعه باز، عادلانه یا عاری از فساد باشد. جذابیت این داراییهای قدرت نرم در بین مخاطبان خارجی برای دولتها مفید است، اما استفاده مؤثر از آنها برای بهره برداریهای دیپلماتیک میتواند دشوار باشد. برخی از ناظران تردید دارند که آیا دیپلماسی عمومی دولتها میتواند بر قدرت نرم جوامع به نحوی اساسی تأثیر بگذارد و آیا چنین تلاشهایی میتواند بر افکار عمومی خارجی تأثیر بسزایی بگذارد. همانطور که مثال ایالات متحده به وضوح نشان میدهد، کشوری که جامعه آن دارای ذخایر بزرگی از قدرت نرم باشد نیز باید دست و پا بزند تا از آن منابع در راستای حمایت از سیاست خارجی حکومت خود کمک بگیرد.
دیپلماسی عمومی نقش برجستهای در جنگ سرد ایفا کرد و به طور گسترده توسط ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی مورد استفاده قرار گرفت؛ اما در آسیا، تنها در ۱۰ سال گذشته مطرح شده است. جمهوری خلق چین در یک دهه گذشته در ایجاد یک استراتژی دیپلماسی عمومی منسجم و با بودجه مناسب پیشگام منطقه بوده است. در مرحله اول، از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴، چین دیپلماسی عمومی را با بهبود روابط پیچیده خود با رسانههای بین المللی و سرمایه گذاری در خدمات رسانهای دولتی که برای مخاطب خارجی تأسیس شده بود، آغاز کرد. در مرحله دوم، از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸، چین از این کانالها برای ارائه یک روایت رسانهای ثابت در باب «ظهور مسالمت آمیز» خود (به چینی heping jueqi) بهره برد و همزمان ساختار معماری نهادی مورد نیاز برای توسعه و استفاده از قدرت نرم خود در بلند مدت را تقویت بخشید. به این منظور، چین یک بخش برای دیپلماسی عمومی جدید در اداره اطلاعات وزارت امور خارجه ایجاد کرد و اولین موسسه از سری موسسههای کنفوسیوس را بر اساس مدلهای تأسیس شده شورای بریتانیا و Maison Française افتتاح کرد. در آخرین مرحله، چین از رویدادهای مختلفی مانند المپیک پکن در سال ۲۰۰۸ و سپس شانگهای اکسپو ۲۰۱۰ برای نمایش توسعه و ارزشهای فرهنگی خود استفاده گستردهای کرد. همزمان، آنها شروع به تبلیغات گستردهتر از کمکهای خود در زمینه توسعه و امدادرسانی در زمان بلایا، در منطقه و قاره آفریقا کردند.
این که آیا این سرمایه گذاری کلان چین در حوزه دیپلماسی عمومی، که تقریباً در سالهای ۲۰۰۹تا۲۰۱۰، نه میلیارد دلار برآورد شده است، واقعاً سوددهی داشته است یا خیر مورد اختلاف است؛ اما چیزی که قطعی است این حقیقت است که این امر جریان کلامی با موضوع «تهدید چین» را متوقف نکرده است. در واقع «تهاجم جذاب» چین، به نحوی سوء ظنها نسبت به اهداف این کشور در منطقه و فرای آن را افزایش داده است.
تلاش های جدی کشور چین سایر کشورهای آسیایی را بر آن داشت تا تلاشهای خود در زمینه دیپلماسی عمومی را تقویت بخشند. تلاشهای برخی از این کشورها ممکن است در نهایت باعث زیر سؤال رفتن تبلیغات چین شود. پس از تلاش چین برای بهبود وجهه خود، ژاپن (۲۰۰۴)، مالزی (۲۰۰۶) و هند (۲۰۰۶) بخشهای دیپلماسی عمومی را در وزارتخانههای خارجه خود تأسیس کردند. کره جنوبی قصد دارد تا سال ۲۰۱۵ تعداد مؤسسات Sejong Hakdang (پادشاه سجونگ) برای مطالعات و زبان کرهای را از حدود ۳۵ مرکز که عمدتاً در اروپا و آمریکای شمالی قرار دارند، به ۱۵۰ مرکز در سراسر جهان افزایش دهد. ژاپن همچنین تحت حمایت بنیاد ژاپن توسعه مراکز زبان و فرهنگ خود در خارج از کشور و برنامههای تبادل دانشجویی و فرهنگی خود از طریق مرکز جدید این بنیاد تحت عنوان مشارکتهای جهانی را از سر گرفته است.
اندونزی، که اداره دیپلماسی عمومی خود را (اداره کل اطلاعات و دیپلماسی عمومی) در سال ۲۰۰۲ در پاسخ به وقایع ۱۱ سپتامبر تأسیس کرد، برگزاری تعدادی برنامه با کیفیت را در دستور خود قرار داد و تعدادی برنامه مهم را برگزار کرد. یکی از این برنامهها مراسم سالانه نشست آسیا-اروپا (ASEM) برای گفتگوی بین ادیان است که برای اولین بار در سال ۲۰۰۵ در بالی برگزار شد.
در سراسر آسیا، تلاشها در راستای ایجاد دیپلماسی عمومی در رسانههای قدیمی و جدید تسریع شده است. سرویس بخش عمومی ژاپنی NHK در حال حاضر شامل یک سرویس خبری مهم مبتنی بر وب است که به ۱۸ زبان، از عربی گرفته تا ویتنامی، به انتشار اخبار، کلیپ های ویدئویی قابل دانلود و پادکست میپردازد. ژاپن همچنین اخیراً در حال بررسی امکان استفاده از کارتونهای "انیمه" و "مانگای" برای جذب مخاطبان خارجی به فرهنگ ژاپنی بوده و به فیلمسازان و هنرمندان خارجی که در این ژانرها محتوی تولید کنند جوایزی اعطا می کند.
سنگاپور نیز به نوبه خود، با استفاده از وب سایت های تعاملی و همچنین شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، یک راهبرد بلند مدت برای معرفی خود به عنوان یک مرکز خلاق اقتصادی و فرهنگی ایجاد کرده است. این تلاشها محدود به کشورهای پیشرفته آسیایی نیست. در سال ۲۰۱۰، حتی میانمار سرویس تلویزیونی بین المللی MRTV-۳ را همراه با وب سایتی به زبان انگلیسی و کرهای راه اندازی کرد که شامل یک صفحه رسمی وب متنوع است که طبق گزارشها شروع به انتشار کلیپ های ویدئویی در یوتیوب و پیامهایی در توییتر کرده است. همانطور که "سیمون آنهولت" معتقد است، دیپلماسی عمومی در آسیا گرچه ممکن است «هنوز در مراحل اولیه» خود باشد، اما به سرعت در حال رشد است
واکنش هند
در مورد هند، مانند سایر نقاط آسیا، ظهور چین یکی از دلایل اصلی تعجیل برای ایجاد ظرفیت در زمینه دیپلماسی عمومی بوده است. «تهاجم جذاب» چین نگرانی قابل توجهی در هند ایجاد کرده که باعث مطرح شدن درخواستهایی مبنی بر لزوم اقدام مشابه دهلی نو و دیگر کشورهای نگران از تلاش چینی ها شده است. تعدادی از ناظران هندی و خارجی معتقدند که علیرغم داشتن «برند» بهتری نسبت به چین، که هند عمدتاً به لطف سیاستهای دموکراتیک، فیلمهای بالیوود و صنعت فناوری اطلاعات (IT) از آن برخوردار است، دیپلماتهای هندی برای بهره گیری از این مزیت اقدامات بسیار اندکی انجام دادهاند و زمین بازی را به چینیهای با بودجه و سازماندهی بهتر واگذار کردهاند.
چنین تحلیلهایی به ندرت نشانگر آن است که دیپلماسی عمومی چین طبق اهداف خود پیش میرود؛ البته همانطور که خواهیم دید، دلایلی برای تصور حالت برعکس نیز موجود است. با این حال نویسندگان آنها اصرار دارند که هند باید در صورت مؤثر بودن رویکرد چین، اقدامات بیشتری انجام دهد. در این صورت، دیپلماسی عمومی جدید هند بخشی از سیاست «حفاظتی» استراتژیک و گستردهتر در واکنش به افزایش قدرت چین است که شامل تقلید، تعادل و تعامل است.
دیپلماسی عمومی چین تنها محرک تلاشهای هند نیست. سه فاکتور دیگر نیز در این زمینه نقش داشتهاند. فاکتور اول این است که در دولت هند، از جمله بخش دیپلماسی عمومی (MEA )این تصور وجود دارد که وجهه هند در منطقه آنگونه که باید مثبت نیست. از اوایل دهه ۱۹۹۰، هند نگاه ملایمتری نسبت به بنگلادش، نپال، پاکستان و سریلانکا اتخاذ کرده است؛ و به گفته یک تحلیلگر، هند سعی کرده به جای اینکه به عنوان یک «زورگوی منطقهای» تلقی شود بیشتر به دید «یک هژمونی خوش خیم» دیده شود. بخشی از این استراتژی جدید شامل تأکید بر امری است که "راجیو سیکری" یک مقام ارشد سابق در MEA، آن را «وحدت فرهنگی» جنوب آسیا مینامد. به گفته سیکری، این میراث مشترک فقط در دین، کریکت و «لباس، عادات غذایی، ازدواج و آداب و رسوم اجتماعی» منعکس نمیشود، بلکه زیربنای «فرهنگ سیاسی مشترک» در جنوب آسیا را میسازد. بنابراین هند باید از این شباهتهای فرهنگی استفاده کند و آنها را در جهت مقابله با روند منطقهای خواهان «اتحاد بر اساس هویت منحصر به فرد و تا حدی مصنوعی و بر اساس دین یا قومیت» به کار گیرد. در عمل، این امر شامل دیپلماسی سنتی فشردهتر، عمومی و محرمانه خواهد بود؛ و این به معنای ملاقاتهای بیشتر در سطوح بالا، تماس های تلفنی و غیر رسمی، دیدارهای خصوصی، سفرهای زیارتی مذهبی و توقفهای حین سفربه منظور ارزیابی شخصی، تبادل نظرو برطرف سازی موانع می گردد .
این طرز فکر در ایجاد بخش دیپلماسی عمومی در سال ۲۰۰۶ نقش داشت. این بخش در ابتدا بر بهبود تصویر هند در منطقه نزدیک هند و کشورهای در حال توسعه تمرکز کرد و نقش دیپلماسی عمومی را در غرب، شرق و جنوب شرقی آسیا، عمدتاً بر عهده سفارتخانهها و کنسولگریها گذاشت. تحت رهبری "آمیت داسگپتا"، دبیر مشترک بخش دیپلماسی و وزارتخارجه از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹، یک سری کنفرانس و کارگاه آموزشی با شرکت کنندگانی از افغانستان، اتیوپی، قزاقستان، موریس، مغولستان، نپال، پاکستان، آفریقای جنوبی، تایوان و تاجیکستان برگزار شد. این بخش مشترک که PDD خوانده می شد همچنین سالانه حدود ۲۰ فیلم مستند درباره هند عمدتاً به زبانهای انگلیسی و زبان های رایج در آسیای جنوبی، از جمله دری و پشتو برای مخاطبان افغان تهیه میکرد؛ همچنین چاپ کتابهایی به زبانهای تامیل و نپالی نیز در دستور کار آنها قرار داشت.
در سال ۲۰۰۹، PDD تحت مدیریت رئیس جدید خود، "ناودیپ سوری"، تغییر سیاست داده و به سمت رسانههای جدید و وب ۲.۰ پیش رفت. این تغییر از این اعتقاد فزاینده در داخل و خارج از MEA ناشی میشد که فناوریهای جدید میتواند دیپلماسی و سیاست را به طور کلی تغییر دهد و PDD هنوز از آنها به طور کامل استفاده نکرده است. تأثیرپذیری از آمریکا و نه تحولات آسیایی، در شکل گیری این اعتقادات، که تا حدی برخلاف دیدگاههای سنتی در MEA بود، بسیار مؤثر بود. به طور خاص، PDD از تحقیقات دیپلماسی عمومی جدید توسط مرکز دیپلماسی عمومی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (USC) استفاده کرده است. از نظر سوری، و محققان USC، وب ۲.۰ برای ارتباط با مخاطبان داخلی و خارجی در رسانههای تعاملی (و نه یک طرفه) کانالهای کیفی متفاوتی به دولتها ارائه میدهد.
علاوه بر این، وب ۲.۰ وسیلهای برای مقابله با روایتهای منفی است که توسط سازمانهای غیردولتی یا سازمانهای شبه نظامی تبلیغ میشود که در استفاده از این فناوری مهارت بیشتری دارند. در نهایت، حرکت MEA به سمت دیپلماسی عمومی جدید با این اعتقاد انجام میشود که سیاست گذاری و اجرای سیاست خارجی هند بیش از حد از عموم مردم کشور و گروههای مهم ذینفع منزوی است. در واقع، دیپلماسی عمومی هند با قرار دادن امری که دولتهای دیگر آن را «امور عمومی» به معنی شیوه برقراری ارتباط با مخاطبان داخلی مینامند، به عنوان بخشی از وظایف خود، آشنا نیست. یکی از توضیحات این گرایش به طور خلاصه توسط "ششی ثارور" ارائه شده است: «در دنیای امروز، شما نمیتوانید دیپلماسی عمومی خود را به طور معناداری تنها به خارجیها محدود کنید. در محیط رسانهای کنونی، هر پیامی که توسط هر دولتی منتشر شود، فوراً از طریق اینترنت در اختیار مخاطبان داخلی آنها قرار میگیرد.
اما دلایل دیگری نیز برای اجرای توأمان امور عمومی و دیپلماسی عمومی قابل ذکر است. یکی از این دلایل آن است که برخی عناصر در وزارت امور خارجه معتقدند که به دلیل عدم اطلاع عموم مردم از ابتکارات دولت مرکزی، سیاست خارجی هند تضعیف شده و فرصتهای اقتصادی از دست میرود. این امر انگیزه اصلی کنفرانس های «نگاه به شرق» بود که در سال ۲۰۰۷ در گواهاتی، ایمفال، شیولنگ و آیزول برگزار شد و تلاش کرد تا بین وزارت امور خارجه در دهلی و ذینفعان موثر در سیاست خارجی هند در مناطق مرزی شامل سیاستمداران محلی، تجار و شهروندان عادی گفتگو ایجاد کند. دلیل دیگر آن است که دیپلماتهای هندی خواهان ایجاد روابطی بهتر با جامعه وسیعتر سیاست خارجی در هند، به ویژه دانشگاهها و اتاقهای فکر هستند. به همین دلیل بود که از سال ۲۰۱۰ دیپلماتها و دانشمندان هندی در دانشگاههای سراسر کشور به ارائه سخنرانیهای مهم در زمینه سیاست خارجه پرداختهاند. همچنین از آن زمان مجموعهای از کارگاهها و جلسات بحث و گفتگو نیز در همین راستا برگزار شده است.
به بیان دیگر، دیپلماسی عمومی جدید ناشی از عوامل گوناگونی است. این امر تا حدی واکنشی به تلاشهای چین و شکستهای هند به ویژه در «منطقه نزدیک» خود و همچنین تا حدی تابعی از باورهای جدید در مورد قدرت فناوریهای نوظهور است. بنابراین، بین رویکردهای سنتی و جدید به دیپلماسی عمومی در هند تنشهایی بوجود آمد؛ برخی به سرمایه گذاری بیشتر در شیوههای آزمایش شده و برخی دیگر به مشارکت بیشتر در رسانههای اجتماعی و دیگر وسایل ارتباطی نوین تاکید داشتند. در دو بخش بعدی این مقاله این دو رویکرد با جزئیات بیشتری بیان میشود و در بخش نتیجه گیری نیز چشم اندازهای موفقیت آنها ارزیابی خواهد شد.
رویکرد سنتی
هند مدتهاست تلاش میکند تا از قدرت نرم خود برای جبران ضعف قدرت سخت کشور و محترم شمردن میراث فکری و سیاسی ماهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو استفاده کند. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، هم در جنبش ضد استعماری جهانی و هم پس از آن در جنبش عدم تعهد، هند تلاش کرد از ارزشهای دموکراتیک، تاریخ باشکوه و میراث فرهنگی کشور و همچنین مشارکتهای خود در جنبشهای ضد امپریالیسم و پرهیز از خشونت استفاده کند. در سالهای اولیه جنگ سرد، سران هند از پلتفرم های مطرح بین المللی، به ویژه سازمان ملل متحد به عنوان محلی برای انتقال پیامهای خود به مخاطبان بین المللی، استفاده میکردند تا این ارزشهای خود را به جهانیان گوشزد کنند. با استفاده از این تریبون ها بود که جواهر لعل نهرو توانست فلسفه خود از روابط بین الملل یا همان عدم تعهد را ترویج کند و همچنین آنچه را که منافع هند میدانست مورد پیگیری قرار دهد.
همزمان، هند ابزارهای خود برای ایجاد قدرت نرم را با اقتباس از مدل بریتانیایی توسعه داد که دیپلماسی عمومی را در سه قسمت تفکیک میکند: مبادلات فرهنگی و دانشگاهی (که عمدتاً به واسطه شورای بریتانیا انجام میشود) پیوندهای فکری و پژوهشی (توسط تعدادی از آژانسهای حکومتی و خصوصی، از جمله موسسه سلطنتی امور بین الملل یا چتم هاوس اجرا می شود) و رسانههای دولتی که مخاطبان خارجی را هدف قرار میدهند (عمدتاً سرویس جهانی بی بی سی). اضافه بر این، هند تلاش کرده تا از رقابتهای ورزشی بین المللی نیز برای امور دیپلماتیک استفاده کند؛ هرچند این امر با روشهای مختلفی انجام شده است.
این رویکردها در مبادلات فرهنگی و آکادمیک با دقت بیشتری مورد مطالعه قرار گرفته است. هند دارای نهادهای معتبری برای دیپلماسی عمومی در زمینههای مبادلات فرهنگی و دانشگاهی است. شورای ملی روابط فرهنگی هند بلافاصله پس از استقلال این کشور، در سال ۱۹۵۰ تأسیس شد. این شورا در حال حاضر ۲۴ مرکز در خارج از کشور و ۱۴ دفتر در داخل هند دارد و قصد دارد در آینده نزدیک ۱۴ مرکز دیگر را در شرق و جنوب شرقی آسیا، اروپا و آفریقا، از جمله در بانکوک، کوالالامپور، پاریس، سائوپائولو، توکیو و واشنگتن تأسیس کند. این مراکز بسته به موقعیت مکانی خود اهداف متفاوتی را دنبال میکنند. برخی از آنها به هندیهای خارج از کشور یا افرادی که اصالت هندی دارند خدمات رسانی میکنند و برخی دیگر که در پایتختهای بزرگ، مانند لندن یا مسکو واقع شدهاند نقشهای گستردهتری ایفا میکنند. مراکز کوچکتر، به عنوان مثال مرکز کابل که در سال ۲۰۰۷ افتتاح شد، به تبلیغ ادبیات هند، موسیقی، رقص و یوگا میپردازد.مراکز بزرگتر، مانند مرکز سووا در کشور فیجی، که از سال ۱۹۷۲ فعالیت میکند، آموزش زبان هندی و برقراری ارتباط با سازمانهای غیردولتی در جامعه محلی هندی را در دستور کار خود دارد.
پیوندهای فکری و پژوهشی
شورای ملی روابط فرهنگی هند همچنین یک مسئولیت اصلی در قبال مدیریت مبادلات دانشگاهی را بر عهده دارد. این شورا در حال حاضر از حدود ۲۳۰۰ دانشجوی خارجی در دانشگاههای هند حمایت مالی میکند که ۶۷۵ نفر از آنها از افغانستان و ۵۰۰ نفر دیگر از کشورهای آفریقایی هستند. بخش عمده بورسیههای تحصیلی دیگر به دانشجویانی از کشورهای آسیای جنوبی، بنگلادش، موریس و سریلانکا اختصاص یافته است. برای اساتید دانشگاهی، شورای ملی فرهنگی هند سالانه ۳۰ بورسیه تحصیلی در دانشگاههای هند و همچنین هزینه سفر برای تقریباً ۲۰ نفر از بازدیدکنندگان برجسته به هند را تأمین میکند.
همچنین این شورا بورسیه حدود ۳۰ دانشمند هندی برای به دست آوردن کرسی های بلند مدت دو ساله و یا کوتاه مدت سه تا شش ماهه در دانشگاههای خارج از کشور، که حدود نیمی از آنها به آموزش زبان هندی و دیگر زبانهای هندی میپردازند را پرداخت میکند. بقیه این جایگاهها برای محققان مطالعات صلح، روابط بین الملل و تاریخ هند در نظر گرفته شده است. شورای روابط فرهنگی هند در حال گسترش این برنامه به ۴۹ کرسی دیگر عمدتاً در آمریکای شمالی، اروپا و آسیای جنوب شرقی میباشد. شورای امور بین الملل هند نهاد دیگری است که نقش متفاوتی را ایفا میکند. این شورا در سال ۱۹۴۳ به عنوان یک اتاق فکر مستقل تأسیس شد و اخیراً نقشی نیمه رسمی را بر عهده گرفته است. این شورا در سال ۲۰۰۱ توسط پارلمان این کشور به عنوان یک «نهاد دارای اهمیت ملی» شناسایی شد.
وظیفه اصلی شورای امور بین الملل هند تولید و انتشار تحقیقاتی در زمینه روابط خارجی، برگزاری سمینارها و انتشار مقالات مختصر و یک مجله اصلی (India Quarterly) است؛ اما در کمک رسانی نیز نقشی قابل توجه و رو به رشد دارد. از سال ۲۰۰۱ تا کنون این شورا با ۱۹ موسسه دیگر، سه مورد در هند و ۱۶ مورد در خارج از آن، از روسیه و چین گرفته تا مالزی و امارات متحده عربی، تفاهم نامه امضا کرده است. شورای امور بین الملل هند همچنین عضو شورای همکاریهای امنیتی در آسیا و اقیانوسیه (CSCAP) است که گفتگوهای مسیر دوم بین دانشمندان و مقامات امنیت منطقه و همچنین تحقیق در مورد موضوعات مورد علاقه دو طرف را تسهیل میکند. مهمتر از همه اینها، شورای امور جهانی هند تریبون معتبری برای دعوت رهبران خارجی، دیپلماتها و سایر افراد برجسته به سخنرانی مورد استفاده قرار میگیرد.
منابع رسانهای
هند همچنین دارای رسانههای حکومتی مهم و مستقر برای مخاطبان خارجی است. بخش خارجی رادیو AIR هند به ۲۷ زبان برای بیش از ۱۰۰ کشور برنامه تولید میکند. این رادیو در سال ۱۹۳۹ به عنوان ابزاری برای مقابله با تبلیغات محوری در منطقه، به ویژه در مناطق قبیلهای، یعنی پاکستان و افغانستان کنونی آغاز به کار کرد. رادیو AIR پس از استقلال خدمات خارجی خود را گسترش داد؛ امری که شامل شروع پخش به زبانهای عربی، بلوچی، برمهای، چینی، دری، فرانسوی، اندونزیایی، نپالی، فارسی، پشتو، روسی، سینهالی، سواحیلی، تایلندی، تبتی و انگلیسی و همچنین ۱۱ زبان مختلف هندی شد.
تاکنون گستردهترین خدمات پخش، با بیش از هشت ساعت پخش روزانه در رادیو موج کوتاه برای ۷۹ کشور جهان به زبان انگلیسی تعلق داشته است. دیگر بخشها بسیار محدودتر و شامل یک یا دو ساعت پخش برای کشورهای خاص هستند. بر اساس گزارش وب سایت AIR، اهداف خدمات پخش برون مرزی این است که «دیدگاهها، پیشرفت و سیاستهای هند را همراه با هنر و فرهنگ» در سراسر آسیا، آفریقا، استرالیا و نیوزلند و انگلستان نشان دهند. خدمات خارجی AIR با همکاری شورای فرهنگی هند و شورای امور بین الملل هند، نوعی تلاش عمده برای دیپلماسی عمومی پایدار محسوب میشود.
با این وجود، حضور رسانههای دولتی هندی در خارج از کشور به ویژه در مقایسه با چین همچنان غیرتوسعه یافته محسوب میشود. هند کانال خبری بین المللی دولتی مانند CNTV چین و یا وب سایت خبری مانند خبرگزاری دولتی شینهوا ندارد. در بحث دیپلماسی فرهنگی، محدودیتهای واضحی در قابلیتهای قدرت نرم هند مشاهده میشود. با وجود افزایش تعداد، شمار مراکز مربوط به شورای روابط فرهنگی هند در خارج از کشور همچنان کمتر از ۵۰ مرکز است؛ در مقابل ۵۰۰ موسسه کنفوسیوس چین و ۲۰۰ دفتر شورای بریتانیا در سرتاسر جهان در حال فعالیت هستند. با وجود دشواری تخمین تعداد دقیق، به نظر میرسد که این مراکز در مقایسه با ۲۵۰ هزار نفری که طبق ادعای مقامات چینی در موسسه کنفوسیوس زبان چینی میآموزند تعداد بسیار کمتری دانش آموز در دورههای مربوط زبانهای هندی را ثبت نام کرده باشند. اضافه بر این، همانطور که در بخش بعدی با جزئیات بیشتری بررسی میشود، مخاطب هدف انواع کالاهای فرهنگی ارائه شده توسط شورای روابط فرهنگی هند، افرادی هستند که اصالت هندی دارند و نه اتباع خارجی با اصالت غیر هندی.
درنهایت، تلاشهای هند در زمینه دیپلماسی ورزشی را نیز نباید نادیده گرفت. در حال حاضر بحث مهمی در آسیای جنوبی در مورد ارتباط بین ورزش (عمدتاً کریکت) و سیاست در جریان است. ورزش از قدیم برای هندیها، به ویژه در روابط آنها با سایر ملتهای شبه قاره، یک بعد سیاسی داشته است؛. «دیپلماسی کریکت» از اواسط دهه ۱۹۸۰ به ویژه در روابط هند و پاکستان امری برجسته بوده است و مسابقات دوستانه بین دو کشور به منظور اعلام آمادگی برای مذاکره یا فراهم آوردن ابزاری برای کاهش تنشها با مبادرت یکی از طرفین برگزار میشد. اما اخیراً، کریکت بیشتر از آنکه درگیریها را تقلیل کند آن را تشدید کرده است، به ویژه در اوایل سال ۲۰۱۰، زمانی که تیم های لیگ برتر هند در اقدامی جمعی از خرید کریکت بازان پاکستانی در فصل نقل و انتقالات بازیکنان خودداری کردند؛ اقدامی که وزیر خارجه هند اس.ام کریشنا انگیزه سیاسی آن را رد کرد.این که آیا برگزاری بازیهای کشورهای مشترک المنافع در سال ۲۰۱۰ در دهلی نو باعث بهبود یا تخریب وجهه هند شده، مورد بحث است.
-بالیود و دیپلماسی عمومی هند
چه آمیتاب باچان در مصر باشد، چه میتون چاکرابورتی در تاجیکستان، سانی دئول و سلمان خان در افغانستان و چه آیشواریا رای در فرانسه، شمایل های بالیوود طرفداران و تحسین کنندگانی را در آن سوی مرزها پیدا کرده اند و سینما را به عنوان وسیله ای تاثیرگذار از قدرت نرم هند در جهان مطرح کرده است . هرچند علیرغم اینکه بسیاری از چهره های برجسته سینمایی هند مسلمان می باشند ولی ، سینمای هند به دور از تم های مدهبی است .
در دهه ۱۹۴۰ سینمای هند فیلم های ستاره ای مانند دکتر کوتنیس کی عمار کاهانی (۱۹۴۹) مطرح نمود که جهان بینی گسترده هند تازه مستقل را به تصویر کشید. اما با شروع دهه ۶۰، تصور و باور جمعی از صنعت سینمای هند به موازات چشم انداز هند پس از نهرودستخوش تغییر شد .در دهه ۱۹۶۰، زمانی که محدودیت های ارز خارجی و کرایه های هوایی، سفر خارجی را برای اکثر هندی ها لوکس کرد، فیلم هایی مانند یک عصر در پاریس (۱۹۶۷)، شب در لندن (۱۹۶۷) و عشق در توکیو (۱۹۶۶) ، سعی کردند مخاطبان هندی را با خارج از هند آشنا سازند وتا حد زیادی به تبلیغات گردشگری تبدیل شده بود . در دهه ۱۹۸۰ صنایع فیلم تامیل، بنگالی و تلوگو، از فیلم هایی که تا حد زیادی در آمریکا وحتی در ژاپن ساخته می شد تبعیت می کردند و تنها هدف آن این بود که مخاطبان را با جاذبه های ثروت و توسعه در غرب آشنا سازند.با این حال، بالیوود در دهه های ۶۰ و ۷۰ ، به ندرت توانست از کپی کردن جیمز باند که در فیلم هایی چون آنخان دارمندرا (۱۹۶۸)، پریم پوجاری دو آناند (۱۹۷۰)، و قمارباز بزرگ آمیتاب باچان (۱۹۷۹) تنظیم شده بود، فراتر رفت. به این ترتیب سینمای هند فرصت هایی را برای پرداختن به مضامین مرکزی سیاست خارجی هند در لحظات محوری در تاریخ پس از استقلال خود از دست داد.
در سال های اخیر، چند استثنا وجود داشته است . هند با ساخت فیلم هایی چون "کابل اکسپرس " جان آبراهام (ساخته شده در افغانستان در ۲۰۰۱)، "کافه مدرسه " ، مجموعه ای که طی سال های ۱۹۸۹- ۹۱ در سریلانکا ساخته شد ، تلاش کرد تا به مخاطبان خود بخشی از تاریخ دهه های اخیر هند را یادآوری نماید . ماچیس (۱۹۹۶)، روجا (۱۹۹۲) و سرفراز (۱۹)، دیگر فیلم هایی بود که با موضوع تروریسم بارها در بالیوود مورد توجه قرار گرفت .علاوه بر آن فیلم های کمدی ساخته شد که از مشترکات مرزی مانند فیلمسان (۲۰۱۲) سخن می گوید. یک فیلم به نام ایرلیفت (۲۰۱۶) که بزرگترین تخلیه غیرنظامی تاریخ را درام کرد و فیلم مهاجران هندی از کویت در سال ۱۹۹۱ ، یک موفقیت با لیود در عرصه دیپلماسی عمومی بود . با این حال ، بالیوود همچنان ناراضی از ساخت فیلم های بیشتری است که بتواند ضمن آموزش توده ها ، هند را از لحظات بحرانی عیور دهد.
هدف هند از وارد کردن مسایل خود در پرده های سینما این بود که مردم را نسبتا ً از چالش های سیاست خارجی خود آگاه تر نماید تا رهبران سیاسی را به تصمیم گیری آگاهانه تر و شجاعانه تر خود کمک نماید . یک فیلم جنگی به خوبی می تواند تفکر انتقادی در مورد مسائل مربوط به سیاست خارجی را ترویج کند. فیلم هایی که پیروزی ها و شکست های کلیدی در دیپلماسی را به نمایش می گذارد نیز به عنوان درس های تاریخ برای نسل های آینده قابل دسترس می نماید . جریان کمرنگ دیپلماسی در فیلم هایی که در برابر یک پس زمینه تاریخی مانند دکتر استرنج لاو (۱۹۶۴)، لارنس عربستان (۱۹۶۲) یا آمریکایی آرام (۲۰۰۲) ساخته شده است، تنها علامت سوال در ذهن بینندگان باقی می گذارد چرا که در سیاست خارجی کمتر در انتخاب بین سیاه و سفید ، بیشتر ذهن ها بسمت انتخاب سایه مناسب خاکستری تمایل دارد .دوم اینکه به سختی درک کافی در هند از اهمیت سیاست خارجی وجود دارد و اینکه دیپلماسی که سیاست خارجی را در عمل شکل می دهد و مدیریت می کند چگونه کار می کند .سینما که امروز دوست داشتنی ترین فرم هنری در هند است، پس از آن می تواند با آگاه کردن زیرکانه مخاطبان هندی از فرایندهای سیاست گذاری خارجی، و حتی با آغاز بحث هایی در مورد چالش های سیاست معاصر، بسیاری از این شکاف ها را پر کند. با توجه به درخواست تجدید نظر بین المللی بالیوود، حتی بهتر می تواند مخاطبان خارجی را در مورد سیاست های هند آگاه کند. در سال های اخیر، بالیوود شروع به دیپلماسی روابط مردم به مردم(Bajrangi Bhaijaan)، و با پرداختن به موضوعاتی چون قاچاق انسان(Kaafila)، و فساد ؛ سعی کرد درک درست تری را از برخی چالش هایی که در عرصه های بین المللی برای هند مطرح است را با زبان سینما پاسخ دهد . یکی از شگفتی های مربوط به قدرت فیلم بالیود در صحنه های بین المللی را می تواند در فیلم هایی که به موضوعاتی مانند رهبری دیپلماتیک تا جنگ بنگلادش (۱۹۷۱)؛ عملیات براستاک ها (۱۹۸۷) که در خصوص نزدیک شدن غرب آسیا به فاجعه جنگ سخن می گفت ودر آن از راه حل های سیاسی سخن می گفت را مشاهده نمود . از دیگر فیلم های بالیود در این زمینه می توان به "عملیات کاکتوس (۱۹۸۸) در مالدیو؛ توافق شیملا (۱۹۷۲) ؛ مذاکرات تالبوت-سینگ که منجر توافق پس از سال ۲۰ در روابط آمریکا و هند اشاره نمود. علاوه بر آن سهم بالیود در توسعه وگسترش تجارت بین الملل هند را نباید فراموش کرد . سینمای هند برای کشف فضاهای جدید جهت موفقیت تجاری هند کوشید در مضامین مربوط به سیاست خارجی، نوعی فضای باز همکاری های بین المللی ومعرفی ظرفیت های اعتمادساز برای سرمایه گذاری را بنمایش بگذارد . روایت هایی ازوضعیت معافی از مالیات، بودجه مطلوب و دسترسی آسان به امکانات به عنوان بخشی از یک سرمایه گذاری بلند مدت را به بیننده منتقل نماید.
دیپلماسی عمومی جدید هند از سال ۲۰۰۰
هند از بکارگیری این ابزارهای سنتی و قدیمی دیپلماسی عمومی فراتر رفته و از تعدادی ابتکار جدید دیگر که برخی با وزرات خارجه و برخی دیگر با بخشهای دولتی هماهنگ شده بود، بهره برده است. در اینجا پنج پیشامد به طور خاص قابل توجه هستند:
(۱) تلاش هند برای دستیابی به هندیهای خارج از کشور
(۲) تلاش برای جذب تجارت خارجی
(۳) برنامه جدید توسعه و کمکهای خارجی
(۴) بهره برداری از رویدادهای مهم برای نمایش و «برند» سازی از هند
(۵) استفاده از رسانههای اجتماعی جدید برای دسترسی به مخاطبان جوانتر و آشنا با فناوری.
همه این موارد شامل تلاشهای هدفمند برای تولید ابزارهای جایگزین برای تأثیرگذاری بر مخاطبان خارجی در مقابل ابزاری است که در مؤسسات قدیمی مانند شورای روابط فرهنگی هند یا شورای امور بین الملل هند و رسانههای سنتی استفاده میشود. به طور خاص، این ابزار در زمینه استفاده گسترده از رسانههای جدید، با محتوایی برای مخاطبان عمومی داخلی یا خارجی و دیگر گروههای هدف، با کانالهای سنتی تفاوت دارند.
در سال ۲۰۰۴، هند یک وزارتخانه جداگانه برای امور هندیهای خارج از کشور ) که در ابتدا وزارت امور هندیهای غیر شهروند نامیده میشد) ایجاد کرد. به گفته وب سایت این وزارتخانه، دستورالعمل آن به این شرح است: «مرکزی که هندیهای خارج از کشور، انجمنهای خارج از کشور، تجار و صنعتگران، قانونگذاران، اندیشکده ها و صاحبنظران، ذینفعان اصلی جامعه و حاکمیت و دولتهای ایالتی برای کسب اطلاعات، همکاری و تسهیل در کلیه امور مربوط به هندیهای خارج از کشور به آن مراجعه میکنند». هدف تأسیس این وزارتخانه این است که سریع و پاسخگو باشد. این وزراتخانه وعده اجرای نوعی رویکرد حکومتی «متحد» همانند آژانسهای اروپای غربی را نیز داده است. وزرات امور هندیهای خارج نه تنها برای حمایت از منافع هندیهای خارج از کشور بلکه برای نشان دادن هند جدید به آنها و دیگران تأسیس شده است: توقع میرود که این وزراتخانه «پویا، جوان و تعاملی» و همچنین «مدرن، حمایتگر و کارآمد» باشد. از سال ۲۰۰۴، دولت فدرال هند سرمایه گذاری قابل توجهی در این بخش انجام داده است. بودجه آن از ۷ کرور روپیه (۱.۶ میلیون دلار در نرخ ارز ژوئن ۲۰۰۵) در سالهای ۲۰۰۴-۲۰۰۵ به ۸۰ کرور روپیه (۱۷ میلیون دلار در نرخهای ژوئن ۲۰۱۰) در سالهای ۱۰-۲۰۰۹ افزایش یافته است. در مقابل، در سالهای ۱۰-۲۰۰۹ بودجه وزارت امور خارجه در حدود ۶۳۰ کرور روپیه (۱۳۴.۵ میلیون دلار) و وزارت اطلاعات و پخش نیز در حدود ۸۰۰ کرور روپیه (۱۷۰.۸ میلیون دلار) بود. ۵۰ بخش عمدهای از این بودجه خرج هزینههای تبلیغاتی، سمینارها و کنفرانس ها، از جمله گردهماییهای سالانه Pravasi Bharatiya Divas (روز هندیهای خارج از کشور) میشود که این وزارتخانه همراه با شهرداری دهلی و کنفدراسیون صنایع هند برگزاری آن را بر عهده دارد. این گردهماییها به منظور ایجاد پیوند بین سیاستمداران فدرال و ایالتی با نمایندگان جوامع مهم هندیهای خارج، از جمله تجار، رهبران فرهنگی و دانشمندان برگزار میشود.در گردهمایی سال ۲۰۱۰ حدود ۱۰۰۰ نفر از جمله سیاستمداران هندی الاصل از کانادا، فیجی، مالزی، موریس، سنگاپور و آفریقای جنوبی و همچنین ترینیداد و توباگو شرکت کردند. این گردهمایی شامل بحث در مورد طیف وسیعی از مسائل از فناوری نانو گرفته تا مهاجران هندی در منطقه خلیج فارس بود. وزارت امور هندیهای خارج چند ابتکار کلیدی دیگر را نیز رهبری میکند. این وزارتخانه مجری برنامه طرح شهروندی هندیهای خارج از کشور (OCI) است که در سال ۲۰۰۶ برای اعطای ویزای دائم به افراد اصالتاً هندی جهت ورود به هند تأسیس شد. این طرح در تحقق هدف اصلی خود یعنی ارتباط مجدد افراد اصالتاً هندی با کشور خود بسیار موفق بوده است. طبق گزارشها تا اوایل سال ۲۰۰۹ حدود ۴۰۰۰۰۰ کارت OCI برای این افراد صادر شده است. به همین منظور، این وزارتخانه در سال ۲۰۰۸ خدمات «ردیابی اصل و نسب شما» را ایجاد کرد. هدف این برنامه کمک به هندیهای خارج از کشور است که ممکن است به شجره نامه خود و یافتن بستگان خود در هند علاقه مند باشند. وزرات امور هندیهای خارج طرحهای مختلفی را برای هندیهای جوان مهاجر پیش بینی کرده است. طرحهایی مانند «برنامه هند را بشناسید» که شامل تور سه هفتهای برای افراد ۱۸ تا ۲۶ ساله و بورسیه تحصیلی برای ۱۰۰ دانشجوی هندی الاصل برای حضور در دانشگاههای هند است. در حال حاضر، وزارت امور هندیها در خارج در حال تأسیس دانشگاهی برای «افراد با اصالت هندی» در بنگلور است و در سال ۲۰۰۹ برای ایجاد چهار دانشگاه مشابه دیگر در سایر شهرهای هند آگهی داد. از سال ۲۰۰۶ وزارت امور هندیهای خارج مسئولیت رفاه هندیهای غیر مقیم که در خارج از کشور زندگی و کار میکنند و بسیاری از آنها به طور بالقوه در معرض سوء استفاده قرار دارند را به عهده گرفته است.
این وزارتخانه اکنون علاوه بر مأموریتهای خارج از کشور، توزیع بودجه برای کمک به هندیهایی که نیاز به درمان فوری پزشکی، اسکان موقت یا سفرهای هوایی به هند دارند را هماهنگ میکند. این وزارتخانه همچنین یک خط امدادی در امارات متحده عربی به افرادی که دچار مشکل هستند و یا در مورد حقوق کاری خود سؤال دارند اختصاص داده است و به دنبال ایجاد مراکزی در خارج از کشور برای خدمات به هندیها در مناطقی با جمعیت قابل توجه کارگران مهاجر است.
این تلاشها با دیگر تلاشهای متمرکز هند برای نشان دادن خود به عنوان حامی مؤثر شهروندان خود در خارج و حتی هندیهای شهروند دیگر کشورها، اعم از کانادا، آفریقای جنوبی، فیجی یا مالزی در یک سو قرار میگیرد. این اقدامات هند به «تهاجم جذاب» چین شباهت دارد و واضح است که اهداف مشابهی را نیز دنبال میکند. هند مانند چین امیدوار است که با دستیابی به هندیهای خارج بتواند هم به دولتهای میزبان آنها فشار آورد و هم دانش، مهارت و بودجه لازم برای سرمایه گذاری مورد نیاز خود را فراهم کند. این تلاشها به دو دسته اصلی تقسیم میشود: دسته اول دیپلماسی عمومی متمرکز بر روی کشورهای منطقه و آفریقا است که عمدتاً مختص کمکهای خارجی جدید هند، برنامههای کمکی در زمینه توسعه و مسائل فنی است. دسته دوم هم دیپلماسی عمومی متمرکز بر نخبگان تجاری و اجتماعی جهانی است. این دسته عمدتاً غربیها یا افراد متأثر از غرب را هدف قرار میدهد. هند بیش از نیم قرن است که برنامه کمکهای خارجی محدودی داشته که عمدتاً مختص بوتان، نپال و برمه بوده است. با این حال، از سال ۲۰۰۰، این برنامه به آرامی و با بهره گیری از تعدادی از نوآوریها در زمینه کمک فنی هدفمند، تغییر شکل داده و تکمیل شده است.
دویپ چانانا خاطرنشان میکند که در سال ۲۰۰۸، هند ۲۶.۷ میلیارد روپیه (۶۲۷ میلیون دلار) به کمکهای انسان دوستانه خود اختصاص داد که شامل ارائه وامها و کمک به مؤسسات بین المللی میشد. این هزینه عمدتاً به آفریقا و افغانستان اختصاص یافته است. بین سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۸ و ۲۰۰۹-۱۰، هند کمکهای خود به آفریقا را تا بیش از دو برابر افزایش داد.
افغانستان هم از زمان سرنگونی حکومت طالبان نزدیک به ۱.۵ میلیارد دلار از هند دریافت کرده است. علاوه بر این نخست وزیر مانموهان سینگ در ماه مه ۲۰۱۱ وعده کمک نیم میلیارد دلاری دیگری به این کشور را داده بود. این کمکها به طور کلی بین کمکهای دو جانبه، ارائه وام و ضمانت نامه برای تقویت روابط با برخی ملتها و همچنین کمک به مؤسسات چندجانبه با هدف ایجاد نفوذ در مجامعی مانند صندوق بین المللی پول انجام میگیرد. هدف واضح هند از کمک به آفریقا ایجاد قدرت نرمی است که در زمینههای سیاسی و اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد و به آن کشور اجازه دهد تا برای تقویت رشد اقتصادی خود به مواد اولیه موجود در این قاره دسترسی پیدا کند.
به همین منظور، هند علاوه بر کمک مالی، برنامههای برجسته و پیشرفتهای نیز برای کمک به سایر کشورها ایجاد کرده است. برجستهترین این شبکهها، شبکه الکترونیکی پان آفریقایی است که در سال ۲۰۰۹ با مشارکت اتحادیه آفریقا (AU) و با هدف ایجاد زیرساختهای مخابراتی مورد نیاز برای پشتیبانی از «آموزش از راه دور» و «پزشکی از راه دور» افتتاح شد. این شبکه الکترونیکی با هزینه بیش از ۵.۴ میلیارد روپیه (۱۱۵ میلیون دلار)، دانشگاهها و بیمارستانهای آفریقایی را به همتایان هندی خود متصل میکند و به دانشجویان آفریقایی امکان تحصیل زیر نظر هیات علمی دانشگاههای هند را میدهد. این شبکه همچنین به شهروندان آفریقایی اجازه میدهد تا با پزشکان هندی مشاوره پزشکی آنلاین داشته باشند. این شبکههای الکترونیکی همچنین در نظر دارند زیرساخت لازم برای ایجاد سایر همکاریهای آنلاین در کشورهای آفریقایی، درون اتحادیه آفریقا و بین این اتحادیه و هند را پی ریزی کنند. در کنار این اقدمات «جنوب به جنوب»، دیپلماسی عمومی جدید هند، ثروتمندان شمال را نیز هدف قرار داده است.
این سازمان تلاشهای مشترکی برای جلب نظر نخبگان تجاری غربی، ایجاد زنجیرهای از شوراهای تجاری و اتاقهای تجاری برای ایجاد ارتباط با رهبران شرکتهای آمریکای شمالی، اروپا، آسیا و اقیانوسیه یا تقویت سازمانهای موجود انجام داده است.
هدف اصلی این نهادها تقویت تجارت و سرمایه گذاری است اما آنها همچنین به عنوان ابزاری برای بهبود وجهه هند در خارج و لابی گری برای نفوذ سیاسی در پایتختهای خارجی به کار گرفته میشوند. برای مثال، شورای تجاری آمریکایی-هندی با گروههایی مانند کمیته اقدام سیاسی آمریکایی-هندی (USINPAC که در سال ۲۰۰۲ تأسیس شد) و شورای دوستی ایالات متحده و هند، جهت ترویج توافق هستهای بین دو کشور در سال ۲۰۰۵ در بین قانونگذاران آمریکایی و عموم مردم همکاری نزدیکی داشته است. در جاهای دیگر، دامنه تأثیر سیاسی این گروهها به صورت بحث برانگیزی کم بوده اما استفاده از گروههای تجاری برای نیل به اهداف وسیعتر همواره در دستور کار آنها بوده است. برای مثال، شورای تجاری بریتانیایی-هندی، ضمن سفارش و انتشار تحقیقات در مورد موضوعات مختلف، دارای یک واحد امور پارلمانی است که نمایندگان پارلمان بریتانیا را در مورد مسائل هند مطلع میسازد. این تلاشها برای جلب توجه جامعه تجاری، با اقدامات هماهنگ برای شکل دهی به افکار عمومی غربی با استفاده از نمایشهای بزرگ و منحصر به فرد و «برند سازی ملی» هدفمند همراه بوده است.
هند در اجلاس داووس ۲۰۰۶ با برپایی کمپین «هند در همه جا» باعث ایجاد جنجال شد. در این کمپین شالهای پشمینه، آهنگهای بالیوودی و مواد تبلیغاتی برای صنایع پیشرفته این کشور در بین شرکت کنندگان توزیع شد. در سال ۲۰۰۷ هم کمپین India@ به راه افتاد که شامل رویدادهایی در هند، ایالات متحده و اروپا بود و در مجموعهای از نشریات معتبر از جمله شمارههای ویژه مجله فوربس پوشش داده شد. از آن زمان تاکنون هند با بهره گیری از مجموعهای از رویدادهای بین المللی، از جمله راه اندازی یک نمایشگاه چهار هزار متر مربعی در نمایشگاه جهانی شانگهای ۲۰۱۰، تبلیغات خود در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر و همچنین هنرها و صنایع دستی سنتی را به نمایش گذاشته است. در سال ۲۰۰۷، این کشور کمپین «هند شگفت انگیز!» را نیز راه اندازی کرد. این کمپین، در جهان روابط عمومی به عنوان یکی از نمودهای واضح «برندسازی ملی» شناخته شد. در کنار این ابتکارات برجسته برای تأثیرگذاری بر نخبگان، هند به تازگی شروع به استفاده از اینترنت و به طور خاص فناوریهای وب ۲.۰، به ویژه شبکههای اجتماعی آنلاین کرده است. ایجاد یک حساب توییتر و یک صفحه فیسبوک توسط وزارت خارجه هند، که در بالا به آن اشاره شد، بارزترین نمونههای این تغییر هستند. در چند سال گذشته تلاشهای چشمگیری در جهت بازسازی وب سایت های دولتی هند صورت گرفته است. با اذعان ضمنی به اینکه شاید اولین تماس با دولت هند از طریق وب سایت وزارت امور هندیهای خارج صورت بگیرد، این وب سایت نسبت به سایر بخشها، از جمله وزارت امور خارجه و شورای روابط فرهنگی هند، پیچیدهتر و کاربرپسندتر است. این ویژگی شامل وب سایتهای نمایندگیهای هند در خارج از کشور به ویژه در کشورهای غربی و شوراهای تجاری مختلف که به منظور افزایش تجارت و سرمایه گذاری دو جانبه راه اندازی شدهاند نیز میباشد.
آثار و اثربخشی دیپلماسی عمومی هند
هند با در نظر گرفتن تواناییهای خود در زمینه قدرت نرم، مشکل وجهه خود در «منطقه»، تلاشهای چین و همچنین فرصتهای ارائه شده توسط رسانههای اجتماعی جدید، تلاش قابل توجهی برای اصلاح دیپلماسی عمومی خود انجام داده است. با این حال باید دید که آیا این اراده، سود قابل توجهی که هند انتظار دارد، را به بار میآورد یا خیر. بدیهی است که قدرت نرم به یک مزیت دیپلماتیک تبدیل نخواهد شد. با وجود همه جذابیتهای بالیوود، بریانی و بنگلور برای هندیها و خارجیها، این داراییها و رویکرد جدید هند به بهره گیری از دیپلماسی عمومی، تغییر چندانی در افکار عمومی بین المللی در مورد سیاست خارجی این کشور ایجاد نشده است. نظرسنجیها نشان میدهد که دیدگاه خارجیها به هند متفاوت است و حتی با وجود ظهور هند به عنوان یک بازیگر اصلی در صحنه جهانی، تغییر قابل توجهی نکرده است.
در سال ۲۰۰۶، شورای امور جهانی شیکاگو دریافت که پاسخ دهندگان به یک نظرسنجی در استرالیا، چین، کره جنوبی و ایالات متحده در مورد اینکه آیا پیشرفت هند یک تحول خوشایند برای جامعه جهانی است یا خیر اختلاف نظر دارند. تنها در استرالیا بود که اکثر شرکت کنندگان (۶۴%) معتقد بودند که میتوان برای ایفای نقش مثبت در امور بینالمللی به هند اعتماد کرد. آمریکاییها و اهالی کره جنوبی همچنین در مورد اینکه آیا هند قویتر از نظر نظامی، یک پیشرفت مثبت تلقی میشود یا خیر، تردیدهای جدی داشتند. ۶۹% از آمریکاییها و ۷۱% از اهالی کره جنوبی با این مساله موافق نیستند. این دوگانگی در نظرات نسبت به هند در نظرسنجیهای متوالی سرویس جهانی بی بی سی که در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۱ انجام شده است نیز نمایان بود. اولین نظرسنجی، تقریباً چهل هزار نفر را در ۳۳ کشور شامل شد. در ۲۲ کشور از این تعداد، اکثریت پاسخ دهندگان عمدتاً دیدگاههای مثبتی نسبت به هند داشتند و در ۶ کشور، نظرات عمدتاً منفی بود. این یافتهها با نتایج بدست آمده از نظرسنجی مربوط به چین قابل مقایسه است. در آن نظرسنجی اکثریت پاسخ دهندگان در ۲۰ کشور پیشرفت چین را مثبت و شرکت کنندگان ۱۰ کشور آن را منفی ارزیابی کردند. اما نمرات ژاپن ۳۱ مثبت و ۲ منفی بود که در این زمینه از هند فاصله دارد. در این نظرسنجی تنها شرکت کنندگان افغانستانی (۵۹٪) و ایرانی (۷۱٪) با اکثریت مطلق دیدگاه مثبتی نسبت به هند ابراز کردند.
در چین و ایالات متحده، نظرات بسیار نزدیک به هم بود و پاسخهای مثبت تنها کمتر از ۱۰% با پاسخهای منفی تفاوت داشت (منفی ۳۹ تا ۳۲ درصد برای چین و ۳۹ تا ۳۳ درصد برای ایالات متحده). در یک نظرسنجی دیگر در سال ۲۰۱۰ که با یک نمونه کوچکتر و از ۲۹ هزار نفر در ۲۸ کشور انجام شد، نتایج تا حد زیادی همان بود. ۳۶% از همه پاسخ دهندگان به هند دیدگاه مثبت و ۳۰% هنوز دیدگاه منفی داشتند. در مقابل، ۴۰% درباره چین، ۵۳% درباره ژاپن و ۴۶% درباره ایالات متحده نظرات مثبتی ابراز کردند. در نتیجه، «برند سازی ملی» هند آنطور که در ابتدا به نظر میرسید مورد توجه قرار نگرفته است.
شواهد نشان میدهد که به ویژه در غرب، هند بیشتر از آنکه مورد توجه شهروندان معمولی قرار بگیرد در بین نخبگان، مورد توجه قرار گرفته است. برای مثال، هند به عنوان یک مقصد گردشگری در بین افرادی که به میراث فرهنگی و تاریخ اهمیت میدهند، محبوب است؛ اما اینکه آیا این احساسات مثبت در بین ثروتمندان غربی به بقیه افراد جامعه سرایت میکند یا خیر، هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. اضافه بر این، حتی در میان چنین نخبگانی نظرات درباره هند متفاوت است. هند همچنان در شاخص ادراک از فساد که توسط سازمان شفافیت بین الملل برای اندازه گیری دیدگاه تجار در مورد وجهه کشورها تعیین میشود، رتبه پایینی دارد. در نظرسنجی سال ۲۰۰۹، در بین ۱۸۰ کشور، هند رتبه ۸۴ یعنی پنج رتبه پایینتر از چین و پنج رتبه بالاتر از رواندا را کسب کرد. در نظرسنجی سال ۲۰۱۰، هند در بین ۱۷۸ کشور، نه رتبه قبل از چین و هم تراز با آلبانی و لیبریا رتبه ۸۷ را کسب کرد پر واضح است که دیپلماسی عمومی به تنهایی نمیتواند به این وجهه منفی رسیدگی کند. وجه ای که ناشی از مواردی است که از کنترل شورای روابط فرهنگی هند یا وزارت امور خارجه این کشور خارج است. اما این بدان معنا نیست که دیپلماسی عمومی نمیتواند نقشی ایفا کند. شواهد مختلف نشان میدهد که دیپلماسی عمومی هند و جوامع دور از وطن آن، که به دنبال تأثیرگذاری بر دیدگاه گروههای خاص بوده است و تغییر افکار عمومی را مد نظر خود قرار نداده، نتایج مثبتی داشته است. تلاش موفقیت آمیز هند برای متقاعد کردن قانون گذاران آمریکایی برای حمایت از توافق هستهای جنجالی ایالات متحده و هند در سال ۲۰۰۵ میتواند مثالی بر این ادعا باشد.
در نتیجه این تلاشها، دیپلماتهای هندی و گروههای لابی مانند کمیته اقدام سیاسی هند و آمریکا، قانونگذاران بدبین را به حامیانی مشتاق برای پیشرفت هند تبدیل کردند. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان میدهد دیپلماسی عمومی هند، همراه با کمکهای توسعهای قابل ملاحظه، تأثیر مثبتی بر افغانستان داشته است. با این وجود تعیین این که دیدگاههای طرفدار هند در افغانستان تا چه اندازه منعکس کننده برداشتهای منفی از نفوذ پاکستان است، امری دشوار به نظر میرسد. یک نظرسنجی اخیر توسط شبکه خبری ABC News نشان میدهد که ۷۴% از پاسخ دهندگان افغان نسبت به هند دیدگاه مثبت و ۲۱% دیدگاه منفی داشتند؛ نتایجی که یافتههای نظرسنجیهای بی بی سی را هم تکرار کرد. این شواهد روی هم رفته نشان میدهد که علیرغم عدم تغییر افکار عمومی خارجی در مورد هند، اعتقاد نخبگان سیاست خارجی هند به دیپلماسی عمومی کاملاً هم بی اساس نیست. به نظر میرسد کمپین های دیپلماسی عمومی هدفمند اگر در شرایط مناسب و به درستی اجرا شود، سودهایی را به همراه خواهد داشت. از این منظر، دیپلماسی عمومی سازمان یافته و اصولی می تواتند یک سرمایه گذاری خوب به شمار برود.
نتیجه گیری:
از اواسط دهه ۲۰۰۰ تاکنون ، هند با سرمایه گذاری مجدد در شیوه های سنتی ایجاد قدرت نرم ، همانند ایجاد مبادلات فرهنگی به واسطه کمیته روابط فرهنگی و بهره گیری از روش های جدید مانند استفاده از رسانه های اجتماعی جدید اصلاحاتی را متوجه دیپلماسی عمومی خود کرده است.
این اقدامات تا حدی پاسخی است به «جدال گسترده تر برای قدرت نرم» در آسیا که توسط سرمایه گذاری های گسترده جمهوری خلق چین آغاز شده بود و تا حدی نیز به دغدغه دیرینه هند در مورد دیپلماسی عمومی برمی گردد که از زمان نهرو باز آغاز شده بود. در نهایت ، این انگیزه ها با افزایش علاقه نخبگان سیاست خارجی هند به امکانات اینترنتی و به ویژه وب ۲.۰ بیشتر شده است.
طبق شواهد، دیپلماسی عمومی اغلب برای ایجاد قدرت نرم به شیوه هایی که دولت ها ترجیح می دهند تلاش می کند، اما این مقاله ثابت کرد که دلایلی هم وجود دارد که نشان دهد تلاش های هند در این زمینه ممکن است به ثمر برسد. در چند سال گذشته دیدگاه ها در مورد «برند» ملی هند، هرچند ناچیز اما شاهد بهبود بوده است. دیپلماسی صبور عمومی و سنتی می تواند دلیل بخشی از این پیشرفت به حساب آید.
همزمان، همانطور که "شاشی ثارور" معتقد است ، نخبگان هند از قدرت نرم فعلی و پنهان هند و پتانسیلی که ممکن است برای ایجاد تغییر در روابط بین المللی این کشور داشته باشد بیشتر «آگاه» شده اند. ثارور به درستی اظهار می دارد که چالش اصلی برای سیاست گذاران خارجی هند این است که چگونه دیپلماسی عمومی جدید و سنتی خود را برای مدیریت بهتر وجهه هند بکار گیرند، چراکه به دلیل «ظهور» جهانی این کشور، سیاست و جامعه آن تحت نظارت بیشتری قرار دارند.
ترجمه رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران -دهلی مهر۱۴۰۰
.
References
Aiyar, S. (۲۰۱۵). Indians in Kenya: The politics of diaspora. Cambridge, MA: Harvard University Press. American Marketing Association (۲۰۱۸).
AMA Dictionary. American Marketing Association (AMA), Chicago, IL. Retrieved from https://www.ama.org/resources/Pages/Dictionary. aspx?dLetter=B&dLetter=B Anholt, S. (۲۰۰۵).
Brand new justice: How branding places and products can help the developing world, Revised edition. Oxford: Elsevier. ———. (۲۰۰۶).
Why brand? Some practical considerations for nation branding. Place Branding and Public Diplomacy, ۲(۲), ۹۷–۱۰۷. ———. (۲۰۰۷).
Competitive identity: The new brand management for nations, cities and regions. New York, NY: Palgrave Macmillan. Anholt, S. (۲۰۱۰).
Places: Identity, image and reputation. New York, NY: Palgrave Macmillan. Babla, M. (۲۰۱۲).
Indian public diplomacy: A strategic future. India Inside Out, New Delhi, India. Retrieved from https://issuu.com/mayababla/docs/indian_public_diplomacy_- _a_strategic_future_-_feb/۱۰ Blarel, N. (۲۰۱۲).
India’s soft power: From potential to reality. LSE IDEAS, Report SR۰۱۰. Retrieved from http://www.lse.ac.uk/IDEAS/publications/reports/pdf/SR۰۱۰/ blarel.pdf Cohen, S. P. (۲۰۰۱).
India: Emerging power. Washington, DC: Brookings Institution Press. Cowan, G., & Cull, N. J. (۲۰۰۸). Preface: Public diplomacy in a changing world. The Annals of the American Academy of Political Science, ۶۱۶(۱), ۶–۸. Cull, N. J. (۲۰۰۸).
Public diplomacy: Taxonomies and histories. The Annals of the American Academy of Political Science, ۶۱۶(۱), ۳۱–۵۴. Dinnie, K. (۲۰۱۶).
Nation branding: Concepts, issues, practice (۲nd ed.). New York: Routledge. Edwards, L., & Ramamurthy, A. (۲۰۱۷).
(In)credible India? A critical analysis of India’s nation branding. Communication, Culture & Critique, ۱۰(۲), ۳۲۲–۳۴۳. Engineering Export Promotion Council (EEPC) India. (۲۰۱۸).
Hannover Messe ۲۰۱۸. EEPC India, New Delhi, India. Retrieved from http://eepchannover.in/ Ganguly, S. (Ed.). (۲۰۰۳).
India as an emerging power. London: Frank Cass. Hall, I. (۲۰۱۲). India’s new public diplomacy: Soft power and the limits of government action. Asian Survey, ۵۲(۶), ۱۰۸۹–۱۱۱۰. Harris, D., & Vittorini, S. (۲۰۱۵). What does ‘development cooperation’ mean? Perceptions from India and Africa. In Kate Sullivan (Ed.), Competing visions of India in world politics: India’s rise beyond the West (pp. ۹۴–۱۱۰). New York, NY: Palgrave Macmillan. Hymans, J. E. C. (۲۰۰۹).
India’s soft power and vulnerability. India Review, ۸(۳), ۲۳۴–۲۶۵. India Brand Equity Foundation. (۲۰۱۸). About Us – India Brand Equity Foundation. India Brand Equity Foundation (IBEF). Retrieved from https://www.ibef.org/about-us.aspx Kaur, R. (۲۰۱۲).
Nation’s two bodies: Rethinking the idea of ‘new’ India and its other. Third World Quarterly, ۳۳(۴), ۶۰۳–۶۱۸. Kerrigan, F., Shivanandan, J., & Hede, A. (۲۰۱۲).
Nation branding: A critical appraisal of incredible India. Journal of Macromarketing, ۳۲(۳), ۳۱۹–۳۲۷. ۳۸ India Quarterly ۷۶(۱) Lakshmi, R. (۲۰۱۵). Narendra Modi urges the Indian diaspora to become an extension of foreign policy. The Guardian (UK). Retrieved from https://www.theguardian.com/ world/۲۰۱۵/mar/۰۲/narendra-modi-india-overseas-diaspora-united-states Lee, A. L. (۲۰۱۰).
Did the Olympics help the nation branding of China? Comparing public perception of China with the Olympics before and after the ۲۰۰۸ Beijing Olympics in Hong Kong. Place Branding and Public Diplomacy, ۶(۳), ۲۰۷–۲۲۷. Make in India. (۲۰۱۸).
About Us. Make in India, Government of India, New Delhi, India. Retrieved from http://www.makeinindia.com/home Malhotra, S. (۲۰۱۵). EU-India relations: A soft power approach. European Institute for Asian Studies. Retrieved from http://www.eias.org/wp-content/uploads/۲۰۱۶/۰۲/EUAsia-at-a-glance-Malhotra-EU-India-Relations-A-Soft-Power-Approach-۲۰۱۵.pdf Marat, E. (۲۰۰۹).
Nation branding in Central Asia: A new campaign to present ideas about the state and the nation. Europe-Asia Studies, ۶۱(۷), ۱۱۲۳–۱۱۳۶. Martin, P. (۲۰۱۵).
Yoga diplomacy: Narendra Modi’s soft power strategy. Foreign Affairs. Retrieved from https://www.foreignaffairs.com/articles/india/۲۰۱۵-۰۱-۲۵/yogadiplomacy Mazumdar, A. (۲۰۱۸).
India’s soft power diplomacy under the Modi administration: Buddhism, diaspora and yoga. Asian Affairs, ۴۹(۳), ۴۶۸–۴۹۱. Ministry of External Affairs, Government of India. (۲۰۱۸).
MEA Outcome Budget, ۲۰۱۶–۲۰۱۷. Ministry of External Affairs, Government of India, New Delhi, India. Retrieved from http://www.mea.gov.in/Uploads/PublicationDocs/۲۶۸۲۳_۱-MEA_ Outcome_۲۰۱۶-۱۷_English_۱.pdf Mishra, M. K. (۲۰۱۶).
The impacts and limits of India’s soft power. Georgetown Journal of International Affairs, ۲۸ March. Retrieved from http://journal.georgetown.edu/theimpacts-and-limits-of-indias-soft-power/ Mullen, R. D. (۲۰۱۵).
India’s soft power. In D. Malone, C. Raja Mohan, & S. Raghavan (Eds.), The Oxford handbook of Indian foreign policy (pp. ۱۸۸–۲۰۱). Oxford: Oxford University Press. Mullen, R. D., & Ganguly, S. (۲۰۱۲).
The rise of India’s soft power. Foreign Policy. Retrieved from http://foreignpolicy.com/۲۰۱۲/۰۵/۰۸/the-rise-of-indias-soft-power/ Nye, J. S. (۲۰۰۸).
Public diplomacy and Soft power. The Annals of the American Academy of Political Science, ۶۱۶(۱), ۹۴–۱۰۹. Pant, H. V. (۲۰۰۹).
A rising India’s search for a foreign policy. Orbis, ۵۳(۲), ۲۵۰–۲۶۴. ———. (۲۰۱۵). New Delhi’s Soft Power push. YaleGlobal Online. Retrieved from http:// yaleglobal.yale.edu/content/new-delhi%E۲%۸۰%۹۹s-soft-power-push Paul, T. V. (Ed.). (۲۰۱۶).
The accommodation of rising powers in world politics. In Accommodating rising powers: Past, present, and future (pp. ۲۲۲–۲۴۵). Cambridge: Cambridge University Press. Pethiyagoda, K. (۲۰۱۳).
Modi deploys his culture skills in Asia. Brookings India, New Delhi, India. Retrieved from http://www.brookings.in/in-focus/modi-deploys-hisculture-skills-in-asia/ Pew Research Center. (۲۰۱۸a). Spring ۲۰۱۸ Global attitudes survey. Q۱۷e. Pew Research Center. Retrieved from https://www.pewresearch.org/global/۲۰۱۹/۰۳/۲۵/a-samplingof-public-opinion-in-india/pg_۲۰۱۹-۰۳-۲۵_public-opinion-in-india_۰-۱۴/ ———. (۲۰۱۸b).
Spring ۲۰۱۸ Global attitudes survey. Q۳۲c. Pew Research Center. Retrieved from https://www.pewresearch.org/global/۲۰۱۹/۰۳/۲۵/a-sampling-ofpublic-opinion-in-india/pg_۲۰۱۹-۰۳-۲۵_public-opinion-in-india_۰-۱۵/ Potter, E. H. (۲۰۰۹).
Branding Canada: Projecting Canada’s soft power through public diplomacy. Montreal: McGill-Queen’s University Press. Mazumdar ۳۹ Raja Mohan, C. (۲۰۱۵).
Modi’s World: Expanding India’s sphere of influence. Noida, UP: HarperCollins Publishers India. Ramachandran, S. (۲۰۱۵).
India’s soft power potential. The Diplomat (India). Retrieved from http://thediplomat.com/۲۰۱۵/۰۵/indias-soft-power-potential/ Rana, K. S. (۲۰۰۹).
India’s diaspora diplomacy. The Hague Journal of Diplomacy, ۴(۳), ۳۶۱–۳۷۲. Roll, M. (۲۰۱۵).
Asian brand strategy: Building and sustaining strong global brands in Asia. New York, NY: Palgrave Macmillan. Sinha, A. (۲۰۱۶).
Partial accommodation without conflict: India as a rising link power. In T .V. Paul (Ed.), Accommodating rising powers: Past, present, and future (pp. ۲۲۲– ۲۴۵).
Cambridge: Cambridge University Press. Sullivan, K. (Ed.). (۲۰۱۵).
India’s ambivalent projection of self as a global power: Between compliance and resistance. In K. Sullivan (Ed.), Competing visions of India in world politics: India’s rise beyond the West (pp. ۱۵–۳۳).
New York, NY: Palgrave Macmillan. Suri, N. (۲۰۱۱). Public diplomacy in India’s foreign policy. Strategic Analysis, ۳۵(۲), ۲۹۷–۳۰۳. Tandon, A. (۲۰۱۶).
Transforming the unbound elephant to the lovable Asian hulk: Why is Modi leveraging India’s soft power. The Round Table: The Commonwealth Journal of International Affairs, ۱۰۵(۱), ۵۷–۶۵. Theis, C. G., & Nieman, M. D. (Eds.). (۲۰۱۷).
India: From nonalignment to nuclear power. In rising powers and foreign policy revisionism: Understanding BRICS identity and behaviour through time (pp. ۹۹–۱۱۵).
Ann Arbor, MI: University of Michigan Press. Thussu, D. K. (۲۰۱۳). Communicating India’s soft power: Buddha to Bollywood. New York, NY: Palgrave Macmillan. van Ham, P. (۲۰۰۸).
Place branding: The state of the art. The Annals of the American Academy of Political Science, ۶۱۶(۱), ۱۲۶–۱۴۹. Varadarajan, L. (۲۰۱۵).
Mother India and her children abroad: The role of the diaspora in India’s foreign policy. In D. Malone, C. Raja Mohan, & S. Raghavan (Eds.), The Oxford handbook of Indian foreign policy (pp. ۲۸۵–۲۹۷).
Oxford: Oxford University Press. World Bank. (۲۰۱۹). Ease of doing business rankings. World Bank. Retrieved from https:// w
.
نظر شما